یاد خدا آرامش بخش دلهاست

من و رادیو
تنها کسی که برای افتتاح شبکه جوان گریه کرد
گاهنامه زندگیم را ورق میزنم لحظه های بيادماندني و دلنشيني از اوقات لذت بخش با راديو بودن در ذهنم مرور مي شود.
21 سال است که با رادیو دوستم
13 سال می شود که شنونده رادیو جوانم نخستين سالهاي افتتاح شبكه جوان امكان دريافت امواج اين شبكه محبوب راديويي در شهرمان ميسر نبود به ندرت مي توانستم در شب هاي تابستان حوالي ساعت 7و شب هاي زمستاني ساعت 5 امواج راديو جوان را دريافت كنم و شنونده برنامه هاي جذاب و دوست داشتني اش باشم .
هیجان انگیزترین لحظه در آن سالها برنده شدنم در سال 1379 برنامه صدای ورزش بود که یادبود امیرمومنین را از طرف شبکه هدیه گرفتم.
یادش بخیر ياد آوري آن اوقات شيرين هنوزهم برايم لذت بخش است .
دوستی من با رادیو از سال 1369 که کلاس سوم دبستان بودم آغاز شد
زماني که یک رادیو کوچک قدیمی داشتم و چون به ورزش علاقمند بوده وبه شدت فوتبال دوست داشتم هميشه شنونده گزارش بازیهای تيم محبوبم استقلال بودم كه در سال 1369 قهرمان جام باشگاه هاي آسيا شد . اين لحظه شادي آفرين را نيز رادیو برايم به ارمغان آورد .
طي سالهاي 73 تا 75 همواره شنونده برنامه صدای ورزش از شبکه تهران بودم كه معمولا دريافت موج شبكه با اختلال روبرو بود و به سختي مي توانستم شنونده اين برنامه باشم.
اواخر سال 1375جناب آقای اسکویی مجري توانمند اين برنامه از شنوندگان خداحافظی كرده و گفتن با راه اندازی شبکه جوان عوامل برنامه صدای ورزش میرن شبکه جوان و برنامه از شبکه جوان پخش می شود . هرچند افتتاح اين شبكه راديويي خبري مسرت بخش براي شنوندگان بود اما براي من كه امكان دريافت موج اين شبكه جديد را نداشتم بسيار غم انگيز بود به خاطر دارم كه با شنيدن اين خبربسيار ناراحت و غصه دار شدم و ساعت ها گريه كردم . بارها تلاش كردم كه با اتصال راديو به آنتن تلويزيون موفق به دريافت موج شبكه جوان شوم اما متاسفانه تلاشم ثمر بخش نبود تا اينكه پس از دو سال در سال 1377 موفق شدم موج شبکه جوان را دريافت كنم.
روزهای شیرین و خاطره انگيزي در کنار رادیو داشتم: شنيدن گزارش مسابقات به زبانهای مختلف دنیا که بیاد ماندنی ترین آن گزارش بازیهای ایران وعربستان بود از رادیواين كشوربه زبان عربی و نيز گوش سپردن پنهاني و در زير پتو به گزارش مستقيم بازیهای المپیک 1996 که ساعت 2تا 4 بامداد پخش می شد .
وچه زیبا بودبرنده شدن هميشگي ام در مسابقه شبانه رادیو ورزش كه جايزه برنده آن هم هميشه ساعتي با آرم شبکه ورزش بود.
والبته همین رادیو باعث شد که مسیر زندگی ام عوض شود.
در سال 1384 با انتقاد از مسئولان شهرستان در یک برنامه زنده رادیويی وپیگری آن موضوع توسط یک خبرنگار عواقب ناخوشايندي گريبانگيرم شد كه منجر به بروز تغييراتي در مسير زندگی ام شد . شاید اگر من آن انتقاد را نمی کردم و آن خبرنگار پیگیری نمی کرد ،من به تمام آرزوهای گاهنامه زندگیم می رسیدم اما افسوس...................................
اين روزها نيز وقتي به خانه مي آيم نخست راديو را روشن مي كنم و شنونده برنامه هاي جذاب رادیو جوان و ورزش مي شوم . شايد باورتان نشود تا امروزآمار تعداد راديو هايي كه خريده ام به مرز 32 دستگاه رسيده است .
هر روز صبح گاه با شنيدن جوان ایرانی سلام انرژي مضاعفي براي آغاز يك روز نو دريافت مي كنم . ظهرها با نواي کافه رادیو وصدای دلنشین مهران دوستی انرژی از دست رفته ام را ديگر بار بدست میارم و پاتوق شبانه و اینجاشب نیست برايم یک شب رویایی را رقم می زند .
خوب اینم قصه من رادیو بود که بخاطر جشواره جوانه رادیو جوان نوشتم